خروس میره کلاس اول میپرسند مرغ چند حرف داره میگه قربونش برم حرف نداره!!!
یارو توی جنگ دوتا دست و دوتا پاش قطع شده بوده، رفیقاش بهش میگفتن کلمن!
@@@@@@
خروس میره کلاس اول میپرسند مرغ چند حرف داره میگه قربونش برم حرف نداره!!!
@@@@@@
معلم: چرا انشایی که درباره ی گربه نوشتی مثل انشای برادرته؟!
رضا: آقا اجازه چون ما یک گربه بیشتر تو خونمون نداریم!!!
@@@@@@
رئیس تیمارستان به یکی از مراقب ها می گوید: من در این جا از همه راضی هستم، فقط دیوانه ای هست که اصرار دارد من برج ایفل را از او بخرممراقب می گوید: خب، چرا نمی خرید؟ رئیس تیمارستان می گوید: آخر پول ندارم. اگر داشتم، حتما می خریدم
@@@@@@
اولی:
حیف نونچرا دستت شکسته ؟!حیف نون: دیروز روی یه دیوار بلند راه می رفتم که یه دفعه دیوار تموم شد !!!
@@@@@@
پدر از پسرش پرسید: امتحان ریاضی امروزت چطور بود؟
پسر: یکی از جوابهام غلط بود.پدر: معلمتون چند تا سؤال داده بود؟
پسر:پنج تا.پدر: این خیلی عالیه، پس بقیه سؤال ها رو درست حل کردی؟
پسر: نه دیگه، اصلا وقت نشد به بقیه نگاه کنم...!!!!
@@@@@@
معلم: «سعید، توجه کن! پنجاه تومان نخود، سی تومان لوبیا و چهل تومان گوشت خریدیم. جمعشان چقدر می شود؟»سعید پس از کمی فکر: «یک کاسه آب گوشت حسابی!!!!